بهانهی طوفان
خرابی این شیشهی مست است
هنگام که مس خاک میپوشد
تا فلسهای جاودانگی
در تن رعد روایتی تازه شود
تمرد سیل
خواهش آب بود
که در خاطر دشت به ساقهی مه میپیچید
و کوههای مرمر
با جنین «ابولهول»ی در دل
لال ایستادهاند
و خواب طوفان را به پژواک میدرند.