شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهانه‌ی طوفان

بهانه‌ی طوفان
خرابی این شیشه‌ی مست است
هنگام که مس خاک می‌پوشد
تا فلس‌های جاودانگی 
در تن رعد روایتی تازه شود

تمرد سیل
خواهش آب بود
که در خاطر دشت به ساقه‌ی مه می‌پیچید
و کوه‌های مرمر 
با جنین «ابولهول»ی در دل
لال ایستاده‌اند
و خواب طوفان را به پژواک می‌درند.
 

معصومه احمدی

شعرها

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان