شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ماتم باغ

در ماتم  باغ 
نشسته در آتش
پرنده‌ها‌،
سوگ شکوفه‌ها را می‌سرایند.
و طوفان،
در میان سرو‌های سیاهپوش
در درون زخم‌های حقارت و
حیرت
خشونت را زوزه می‌کشد‌.
              *
غوغائیان ،
از غربت بلخ تا قرار قونیه،
سرب گداخته،
در گلو می‌ریزند
و عشق ،
در اشک غرقه می‌شود.
        **
اینان ،
فاتحان باغ های «گبرکان»‌اند!
تابوت کشان تاریک «‌موالیان»،
که سرهای بریده‌ی «مغان» را
از بلندای دروازه‌های «مداین»،
با هلهله می‌آویزند.
ترتیل‌خوانان ،
فریب را به تماشا نشسته‌اند
در تنگه‌ی بی‌باز گشت،
در پناه خنجر خونین گزمگان!

محمد ساغرنیا

شعرها

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده