شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به‌دست همه چراغی بود

در كوچه كه رفتیم به‌دست همه چراغی بود
كه باید می‌سوخت
پس این‌همه ظلم
این‌همه ناخرسندی
به كجا رفت؟
كه ما را هم فراموش كرده بود
آیا شما صدای چک‌چک آب را در شیروانی می‌شنوید؟
ما كه شنیدیم چه عاطل‌و‌باطل شدیم
و نمی‌خواهیم گریه كنیم
چون امیدواریم به حروف عشق برسیم
می‌خواستم با حروف عشق
برای همیشه طغیان كنم
سلام به طغیان كه سرچشمه‌ی تمام خوشبختی بود.
 

احمدرضا احمدی

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن