شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهار نیامد

بهار نیامد
اما گل‌های کاغذ دیواری
در اتاق کوچک‌مان 
شکفتند

اصل با تو بودن است
ولو در هیأت پلنگی زمین‌گیر
بر تار و پود قالیچه‌ای در میان اتاق
وقتی کنارش می‌خوابی
نبضش به کار می‌افتد و
گلویت را می‌لیسد

‌پلنگی خاموش
با سلول‌هایی از الیاف
که با دیدن ساق‌هایت
از نقش خود بلند می‌شود و
به شکار می‌اندیشد

غزال جوان
چه‌قدر خوشبخت‌اند
قطره‌های خونی که 
در مدار تن‌ات 
می‌گردند
از ساق‌هایت بالا می‌آیند و
در انحنای پستانت می‌چرخند
مگر می‌شود
بهار با لبخندهای بداهه‌ات
بیدار نشود
مگر می‌شود 
نیمه‌برهنه بر‌قصی و
فصل‌ها متحول نشوند

تو همیشه 
حال‌و هوای محولی داری
چون دم‌دمای تحویل سال
گاهی سرکشی‌ کن 
که پرچم‌ها 
در هجوم باد زیباترند.
 

حسین نجاری

شعرها

بیا

بیا

سیروس رومی

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی