شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سطور بی تعبیر

در یاد سال‌هایی که گم شده‌اند
خطوط کجی‌ست
                 نظاره‌گر 
بر سطوری که بی تعبیر
خفته‌اند و بی اعتنا 
به توطئه‌ای دوار
در دانه‌های سپید نارنج و ترنج 
چشم‌هاشان را 
آینه می‌کنند 
تکثیر تند جنگلی که سبز نیست
در خواب افسانه‌ها
             غرقه می‌شود
کسی نمی‌پرسد چرا
چهاردهمین شب از نمایش ماه
موج‌های همهمه‌گر
برای نامه‌ای که روی دست‌های دریا راه می‌رود
مرثیه‌ای نمی‌خوانند.

مهشید رستمی

تک نگاری

شعرها

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

کولی

کولی

مهشید رستمی

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری