شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این فیلم گریه‌دار را هی می‌زنم عقب

این فیلم گریه‌دار را هی می‌زنم عقب
تسلیم می‌شوم به تو در انتهای شب
وقت اطاعت است و فقط گوش می‌کنم
زل می‌زنم به سقف و فراموش می‌کنم
زل می‌زنم به سقف ورم کرده‌ی اتاق
خالی شده‌ست این بدن از هر چه اشتیاق
پاشیده‌ام به روی شبِ بی‌قرار تو
افتاده نعش زخمی من در کنار تو
از تو نگاه می‌کنم این عمقِ چاه را
تکرار می‌کنم تو و این اشتباه را
دلسرد و دل‌گرفته شبیه کلافه‌ها
هی زار می‌زنم به تن این ملافه‌ها!
من هر چقدر گریه کنم باز هم کم است!
هی فکر می‌کنم که مگر چند سالم است؟

فاطمه رضوی

شعرها

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

خوابیده‌ای؟

خوابیده‌ای؟

شوکا حسینی

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی