شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است
سودابه‌ای از قصر کیکاووس برگشته است
مازندرانی خسته خوابیده در آغوشش
کیجا ازین‌جا رفته و عاروس برگشته است
آن قدر پشت پلک‌هایش ابر جا داده
انگار از دروازه‌ی چالوس برگشته است
بر جنگل تبریزی‌اش رد تبر مانده
شاید از آذربایجان با روس برگشته است
گردآفریدی در نگاهش اسب می‌رانَد
از شعرهای شاعری از توس برگشته است
خیلی قدیمی مثل عکس روی دیوار است
آن‌قدر که از راه با فانوس برگشته است
از دشمنی این سوی دروازه خبر آورد
گفتند که پتیاره‌ی جاسوس برگشته است
گفتند زن باید که برگردد به کابوسش
گفتیم نه! دیدیم که... افسوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

تک نگاری

شعرها

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی