شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فهمیده‌ام به باقیِ شب‌ها امید نیست

فهمیده‌ام به باقیِ شب‌ها امید نیست
از عشق بی‌نهایتِ پوچی بعید نیست!
دشمن گرفته کشته‌ی خود را چه جای حرف؟
دشمن به هر روش که بمیرد شهید نیست
با پای من که جاده به مقصد نمی‌رسد
وقتی به روی  نقشه نشانی جدید نیست
آن کس که از نهایتِ شب حرف می‌زند
 فهمیده روز مژده‌ی بختی سپید نیست
ماندم چرا کسی که مرا رنج می‌دهد
دیگر شبیهِ آن‌که مرا آفرید نیست!

مینا سراوانی

شعرها

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی