شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فهمیده‌ام به باقیِ شب‌ها امید نیست

فهمیده‌ام به باقیِ شب‌ها امید نیست
از عشق بی‌نهایتِ پوچی بعید نیست!
دشمن گرفته کشته‌ی خود را چه جای حرف؟
دشمن به هر روش که بمیرد شهید نیست
با پای من که جاده به مقصد نمی‌رسد
وقتی به روی  نقشه نشانی جدید نیست
آن کس که از نهایتِ شب حرف می‌زند
 فهمیده روز مژده‌ی بختی سپید نیست
ماندم چرا کسی که مرا رنج می‌دهد
دیگر شبیهِ آن‌که مرا آفرید نیست!

مینا سراوانی

شعرها

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی