مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر
و مسیری که فقط با یکی از ما دو نفر...
یکی از ما دو نفر خواب عجیبی دیدهست
ترسش این است مبادا یکی از ما دو نفر...
قول دادیم به هم عاشق هم میمانیم
به نظر میرسد اما یکی از ما دو نفر...
گلهای نیست خدا خواست که آواره کند
یکی از ما دو نفر را یکی از ما دو نفر
چقدر سخت گذشت و چقدر پیر شدهست
پشت این پنجره حالا یکی از ما دو نفر
آخرین حرف دلش نامهی کوتاهی بود
«دوستت داشتم» امضا: یکی از ما دو نفر