در پیراهنم
برای دو نفر جا هست
میچینمت از آن درخت
که زنان برهنه آویزانند
و گربه از موهایشان می ریزد
وحشی
چون الههای
بیهوده
در پیراهنم
برای تو جا هست
برای تو
که انگور دانه میکنی
به جادو میفشاری
و خون از گلوگاهت
میچکد
در پیراهنم
جایی برای توست
تویی که نان هستی
و انگشتی نمک
به گردن آویختهای