شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در پیراهنم 

در پیراهنم 
برای دو نفر جا هست
می‌چینمت از آن درخت
که زنان برهنه آویزانند
و گربه از موهایشان می ریزد
وحشی
چون الهه‌ای 
بیهوده

در پیراهنم 
برای تو جا هست
برای تو 
که انگور دانه می‌کنی
به جادو می‌فشاری
و خون از گلوگاهت
می‌چکد

در پیراهنم
جایی برای توست
تویی که نان هستی
و انگشتی نمک 
به گردن آویخته‌ای

مسعود ظرافت

تک نگاری

شعرها

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر