شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به صبحی دیگر

به صبحی دیگر
در‌آمده‌ای به تماشای مشتی جنون و/ تنهایی‌ات
بار دیگر
/با تو/ رویاهای گمشده ای/ به‌زودی / از راه می‌رسند
چیزی نمانده
تا بندر آزاد صف لبخندهای سربه زیری
که از پی آن
گلوله‌های دور و/ نزدیکی/ به روانت/ شلیک می‌شوند
آنگاه که
موتیف‌های عاشقانه‌ای تمام/ همچنان درتو ورق می‌خورند
و دیگر
گاهی هم به هیاهوی پس پشت بندی دشوار
تصویر عقوبتی بی‌شمار/ در تو نفس می‌کشد

محمود معتقدی

شعرها

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده

مثلاً

مثلاً

عبدالعلی عظیمی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس