شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کابوس

 

تو آغوش باز کن

و نفس بکش تَنَم را

ببین که زنده ام

زنده ام آیا؟

بر استخوان های من بِدَم

بر رگ و پوست که پوسیده

زیرا که در خواب های من

تردیدِ طنابِ دار

زخمیْ شده ناسورْ بر گردن

و تقلّای دو پای لمس

به روی چهارپایه ای

که انگار هست و نیست...

آبشار ماه در چشم‌های من

هوای حبس و همهمه در سینه های تو

بوسه های مات در تاریکی...

تو فریاد کشیدی یا من؟

تو کیستی که در بُهتِ تو هرشب

بیدار می‌شوم ؟!

امیربهادر کریمی

تک نگاری

شعرها

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی