شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بر دوش خود مسافر مغلوب می‌برند

بر دوش خود مسافر مغلوب می‌برند
یک آسمان فرشته‌ی مغضوب می‌برند
این جاده‌ها که پر شده از ابر تیره‌اند
دارند چند کارگر خوب می‌برند
باران هنوز در تن جنگل نمرده است _ 
یک کامیون بریده‌ی مرطوب می‌برند
هیزم‌شکن، دوباره تو را دوره کرده است
آن‌ها همیشه ترکه‌ی مرغوب می‌برند
بشکن طلسم ِ کنده‌ی خود را‌، مقدر است
این‌جا شکسته‌های تو را ، خوب می‌برند
 
زیبایی تو قاتل انگور‌ها شده‌! 
مردانِ ده پناه به مشروب می‌برند

رسول کاوه

شعرها

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی