ای بوسههات عطر عجیب گلابها
لبهای تو به سرخی جام شرابها
ای دستهات معنی پلهای آشتی
آغوش تو پناه غم و اضطرابها
ای معنی تغزل از ایام رودکی
مضمون شعرهای سپید کتابها
ای حاصل تجمع سلولهای من
پایان خوش برای همهی اعتصابها
ای پاسخ فصیح معمای زندگی
زیباترین سؤال برای جوابها
من هستم آن پرنده که میگیرد از نسیم
از قلهها سراغ تو را از عقابها
دوری، رقیب تنگیِ دل ،حسرت و جنون
روزی تمام میشود آیا عذابها؟
آبی نبود چشم تو اما هنوز هم
رؤیای دوردست منی در سرابها
روزی نبود پیش تو باشم ولی چه باک
هر شب ظهور میکنی از سمت خوابها