شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شعر

شعر می‌نویسم
بدون ایهام – با انگاره‌های مانا
بدون استعاره – با آتشِ جان.
شعری می‌نویسم
ساده و صمیمی
شعری از کوچه
از خیابان 
از مردان و زنانی
به قامت درختان جنگل «گیسوم» و «سراوان» و «پلنگ‌دره».
می‌نویسم،  می‌نویسم
می‌دانم کتاب می‌شود
و کتاب خمیر می‌شود
و خمیر کتاب می‌شود
و من دوباره می‌نویسم
از گیسو و چشمان جانان
تسلیم نمی‌شوم
من می‌نویسم
من می‌نویسم... 
 

احمد قربان‌‌زاده

شعرها

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی