شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شعر

شعر می‌نویسم
بدون ایهام – با انگاره‌های مانا
بدون استعاره – با آتشِ جان.
شعری می‌نویسم
ساده و صمیمی
شعری از کوچه
از خیابان 
از مردان و زنانی
به قامت درختان جنگل «گیسوم» و «سراوان» و «پلنگ‌دره».
می‌نویسم،  می‌نویسم
می‌دانم کتاب می‌شود
و کتاب خمیر می‌شود
و خمیر کتاب می‌شود
و من دوباره می‌نویسم
از گیسو و چشمان جانان
تسلیم نمی‌شوم
من می‌نویسم
من می‌نویسم... 
 

احمد قربان‌‌زاده

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

فرزانه قوامی

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری