شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها
باز آهنگ تازه‌ای دارد، شاخه‌های بلند سر به هوا
مرده‌ای در خيال تابوتم، بی‌كفن روی دست خود، نبرم
نعش سردی كه تا ابد خواب است، پُشتِ انديشه‌هاي جبرگرا
فصل سرد فروغ فرخزاد توي فنجان قهوه‌ام افتاد
در فضايي به وسعتِ يك بغض پُشتِ ميزي نشسته‌ام تنها
قدر يك عمر نشئگي دارم در سرم التقاطِ داروهاست 
روی جاده به رقص می‌آیم، بی‌تفاوت به هر چه که فردا...
خسته از ماجراي تقديرم با خداي نديده درگيرم
از جهاني كه باورم را كُشت مي‌روم از خودم به جايي تا..
درد دارم هميشه از دست گوسفندي كه مي‌چريد مرا
كاش مي‌شد رها شد از چنگ گرگ هاري كه مي‌دريد مرا
آمدم روبه‌روی آیینه، تا که انگشت در گلو ببرم
از جهاني كه نطفه‌اش درد است، ساده بالا بياورم خود را

فریبا حیدری

شعرها

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی