شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌دانست

نه،
می‌دانست
نه من گفته بودم!

نه می‌دانست
نه می‌شد که من گفته باشم

همیشه کمی دوست داشتن
در میان بود
با گونه‌ای گود‌افتاده
با کمی دوست داشتن
با کمی اندوه مگو...

من نگفته بودم
خودش هم نمی‌دانست
اما
همین دوست داشتن
آدم‌اش را پیر می‌کند!
دوست داشتن همیشه
آدم‌اش را پیر می‌کند...!
 

محمد‌اسماعیل حبیبی

شعرها

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

تبانی

تبانی

رویا الفتی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی