شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

میانِ آن‌همه دهان

میانِ آن‌همه دهان
که لب می‌زند از خاک         دشت ماهی
صید آرامی بودم
خلسه از نگاه بسته می‌کشانیدم
و دشتی از لب که له‌له خاک
آب تنی که آمد
اسکله‌ی غربت بود
با یادی از صیدِ رفته
این‌بار گوشواره را
                     کوسه‌ی قشنگم
بر آسمان بیاویز 
                تا از رکوع خاطره بلند شویم

محمد بهاروند

شعرها

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

سی و پنجمین تیغ توی تنم

سی و پنجمین تیغ توی تنم

اندیشه فولادوند