شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تاریخ ما

میانه‌ی گرمی دارد
با کوه
گشتی در آن بزنی
در هر یکی دو گام به کوهی
برخورد می‌کنی
به کوه کلّه‌های پَریده
به کوه چشم‌های بی‌حدقه
به کوه دمپایی‌هایی
که از کنار چارپایه‌های افتاده
گردآوری شده‌اند
کوه زبان و
نانِ بریده
یا ناخنِ کشیده
یا
یا
یا
یا
یا ...
تاریخمان
به رشته‌کوه شبیه است
عزیزکم!
من خواب دیده‌ام
آن آخر - آخری
_ با طرح خال‌پلنگی _
جنسش ستاره
پشم
و
پیه است.

عبدالرضا فریدزاده

تک نگاری

شعرها

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی