شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

میل دارد که ببازد 

میل دارد که ببازد 
میل دارد که ارغوان را
میل دارد که غنودنی در خون 
 امکان سهمگین چشم را
روشن کند
آن طرف میز
تنت ایستاده روی لحظه 
برای آینه ها دست تکان می‌دهد
و روز 
وحشتی است برخاسته از شب،
در آستانه‌ات معلق است
ببین به روز چه آوردی؟ 
به شب چه آوردی؟
به چشم که هیچ برش پیدا نیست 
این طرف میز 
آن سوی دیگر کلمه را می گردانی 
آن سوی میانِ 
آن سوی پریدنی است این قاب؟
آن سوی بگو نگوی ساعت ها
آن سوی خیره 
 یا کودک است هنوز و سکوت می کند شاعر
 رگهات،
 رویش ارغوان‌های کبود نیمه‌شب 
آنچنانند در جریان 
که زندگی بخواهد باشد

آن‌جاست سرزمین من
آن سوی دیگر کلمه 
آن سوی که می زید در من
سوی برملای چشم‌ها
در دشت منتظر ارغوان‌ها
ببین
خوابی نیست که چشم ببیند 
تو آن‌جایی 
و از آن طرف میز 
نزدیک می‌آیی
نزدیک‌تر.

سپیده برنجی

شعرها

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

از گل های نبوییده

از گل های نبوییده

نصرت‌الله مسعودی

در خود فرو رفته‌ام

در خود فرو رفته‌ام

ربابه قصابان

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی