شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 
این مذاکره را نمی‌فهمم 
که آیا تاک را باید
نوشید یا گاز زد؟
اعتراف می‌کنم 
این مذاکره را نمی‌فهمم
که بعد از مردن چند نفر باید
به مرگ بگوییم:
«هی آقا پسر! دیگر بس است!»
اعتراف می‌کنم 
این مذاکره را نمی‌فهمم
در کدام شرایط انقلابی باید 
به سرنیزه بگوییم:
«کنار بکش! الان فصل رقصیدن است!»
...
اعتراف می‌کنم 
این مذاکره را نمی‌فهمم
امتداد موهای تو را باید 
در کجای اندازه‌ی باد بجوییم
اعتراف می‌کنم 
از تو باید 
نه ماهی درست سخن گفته است 
نه علف 
نه پلیسی که 
در آخرین برجک روی زمین به خواب رفته است 
 

مظاهر شهامت

شعرها

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

 ساکن یک جهان آواره

ساکن یک جهان آواره

فاطمه شمس

تو هم میروی

تو هم میروی

شمس آقاجانی

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی