شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بارانِ‌ علاقه

در میانِ گریه هم شعر می‌آید
از در
دیوار
پنجره
دل همان دل است
علاقه‌ی تو همان علاقه نیست
و بارانی که می‌بارد
کمی تندتر از قبل می‌بارد
نگاه کن:
این پُل دارد می‌میرد
می‌میرد از دستِ آب‌های وحشتناک.

فرامرز سه‌دهی

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود