شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روزِ بی نامه

در روزِ بی‌نامه‌ی من 
حکایتِ زنی‌ست 
با فونتِ درشت و آبی 
مسافرِ بایر و دریا 
روزهای شنبه 
روی یک صندلی 
بلقیس‌وار می‌نشیند  
لبخندش را 
برای همه‌ی صورت‌ها قسمت می‌کند 
مثلِ تیتری بزرگ و سیاسی 
در صفحه‌ی اول 
ابروانِ گره‌آلودش را نشان می‌دهد 
در پیشخوانِ قصه 
که دادگاه کوچکی‌ست 
از سیاست و زیرکی‌اش 
می‌گوید.

حمیدرضا مجیری

شعرها

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

حسن معصومی