شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نه همزاد و

نه همزاد و
نه فرشته‌ای بر شانه‌ی راستم
قسمتی از من       نامبارک بود
بالیدنش را 
بر سال‌های رفته‌ام جشن می‌گرفت
از دهانم 
درون آیینه حرف می‌زد:  
توِ واقعی کو
واقعیت منِ افسرده است

سکوتم را می‌نویسم

به توضیح که نامی ندارم
و هر شمعِ تازه
اشاره به همراهیِ مرگ دارد

رضا باب‌المراد

شعرها

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

من شبیه نیستم

من شبیه نیستم

مریم یوسفی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر