شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از لابه‌لای حجمِ فشرده‌شده‌یی عبور می‌کردم و 

از لابه‌لای حجمِ فشرده‌شده‌یی عبور می‌کردم و 
خودِ جامانده از خودم را 
در حالی‌که دست تکان می‌دادم.
مثلِ مرزها که ما را درنوردیده شده بودم 
طبقِ معمول راه می‌رفتم 
تماشا می‌کردم 
و حتا خواب. 

ما دو نفر نبودیم 
یک نفر در دو سوی پنجره بودیم که حروفی مشابه داشتیم.
من لذت می‌بُردم از ذلتی که پشتِ پنجره، از همه‌ی خودم نبود.
جامانده بود در میادینِ شهرها
در خاطراتِ ره‌گذران 
و حتا در برگ‌برگِ درختان 
بینِ ما حتا اگر آیینه بود برعکس‌اش را نشان می‌داد.

علی نقویان

شعرها

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

کبوتر ارشدی

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی