شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به قلم

به قلم
 که دخالت دارد در سازوکار امورم
 گفته بودم بنويس!
گفته بودم بنویس:
- سلام فروغ فرخزاد
ای که از روی قرن‌ها جهیدی و در اوزان عروضی
 زمان را چه کوتاه دویدی
 ندیدی سطر بلندی‌ست آفتاب 
خوابیده بر شیب‌های دروس 
خوابیده تا بادپا بیایی و روز
بیرون بکشد چهره از چهار و سی دقیقه‌ی ساعت
 و نور ساطع
 ممکن کند خیابان را برای امکان مردن.
 و پرسش این است:
آیا حقیقت از پوستش بیرون نخواهد شد
با چشم‌های تأثیرگذار بسیارش
 که شعر فارسی را بشکافد
 سلیقه‌ی شخصی را بشکافد
 بحر را
 و از لای دهان مواجش
 کلمه‌ای به سطح بیاید؟
 - برگیر و بیاشام
زمان پا به سن دارد و دیگر
حافظه‌اش پر آفت جایی‌ست میان قب و شاید
به یاد نمی‌آورد پس 
که ابرها آن روز
هجویه‌ای بر زمین مطهر خواندند
و بی توجه به فرامین طبیعت 
زبان طعنه گشودند که
- اینک از آن شما باد باد و بوران! 
شتاب را بردارید و بوزید! 
بریزید!
و بشنوید قلب را
که چگونه از سرعتش فرو می‌کاست
چگونه اندام داغ مهربانی خود را 
درون خاک تجزیه می‌کرد.
و کیست 
به تنور زنان در آمده 
اندوه افروخته را 
بستاند از هیزم 
و دست‌آموخته کند آتش را 
آن‌گونه سرد و سلامت 
که ابراهیمی پیرامون پیکرش دارد 
و حفاظت کند از خون گل‌داده 
خون احضارشده 
در قلمرو لم یزرع مرگ.

نگین فرهود

تک نگاری

در جدال با خاموشی

در جدال با خاموشی

علی مسعودی نیا

به هوای هوایی تازه

به هوای هوایی تازه

علی مسعودی نیا

شعرها

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود

ویدئو