شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من و دل، ولوله کردیم و تو را داد زدیم

من و دل، ولوله کردیم و تو را داد زدیم
درد را مساله کردیم و تو را داد زدیم
شور و دیوانگی و دلهره و خاموشی؛
همه را حوصله کردیم و تو را داد زدیم
دیدنت دورترین نقطه‌ی اشراق ولی 
عشق را هم صله کردیم و تو را داد زدیم
دستها را به خراباتِ خدایی بردیم
از خدایان گله کردیم و تو را داد زدیم
همچو یک بوسه‌ی خاموش به لبهای سکوت
زندگی را یله کردیم و تو را داد زدیم
از سکوتی که چنین می‌جَوَدم نای به نای 
بارها فاصله کردیم و تو را داد زدیم
چشمه لبریز عطش بود و غزل می‌جوشید،
دل در این مرحله کردیم و تو را داد زدیم

غزل تاجبخش

شعرها

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود