شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به دوران پرگار می چرخم

به دوران پرگار می چرخم
درگره ای تاریک
هنوز اما 
خورشیدی کوچک
با نبض ضعیف 
درمیان پاهایم است

آینه ی قدی
 پیکره ترک خورده خندانی را منعکس میکند
که زلزله ای زیگورات پنهان
در سینه اش را
درهم شکسته
کلاغ های دفن شده زیر آوار
بوسه گنجشک های آزاد شده در من
گندم های تازه رویده در دست
به در و دیوار این گره سخت
سلام خواهند داد
 

آنامیس غفوری

تک نگاری

شعرها

محمد انتظاری

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس