شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سکوت

سکوت
آهسته آهسته
با انگشتانم می رقصید
ناخن هایم از چهارگوشه بیرون زده بود
چشمانم خیره به بادباکی بی نخ
مهتاب بر سنگ قبرم نشست
سر از دریچه بلند کردم
پیچک های سرم دریچه را بستند
برای ابد خوابیدم

سارا شجاعی

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

مزامیر غریزی

مزامیر غریزی

علی الفتی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

من بغض یک عروسک تنهایم

من بغض یک عروسک تنهایم

سیده تکتم حسینی