شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سکوت

سکوت
آهسته آهسته
با انگشتانم می رقصید
ناخن هایم از چهارگوشه بیرون زده بود
چشمانم خیره به بادباکی بی نخ
مهتاب بر سنگ قبرم نشست
سر از دریچه بلند کردم
پیچک های سرم دریچه را بستند
برای ابد خوابیدم

سارا شجاعی

تک نگاری

شعرها

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

مهدی ریحانی

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی