شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بر شانه‌ام بهار و

بر شانه‌ام بهار و -
بنفشه بیاویزید
تا بگردم و رنگین باشم
کز پس _‌سال‌ها چرخش_ ابر
خشک‌تر از همیشه، می‌آیم و
با دو مهره‌ی مرطوب -
- می‌نگرم:
پرنده‌ای را
که در چرخشی نامأنوس
پاره‌ای از هوا را -
به منقار می‌کشد و -
بر سنگ می‌زند
و برای کودکی
که زنگوله بر پای
می‌دود
سیبی پرتاب می‌کنم.

رضا حامی‌پور

شعرها

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش