شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چکامه اناهید


لنفت روان بود
دیوار تا دیوار سرخ
دستان آهنینم را فشردی
سرد بود
ناله‌هایت شرحه شرحه
در لاله‌هایم خفه شد.
و آموزش زبانی جدید
چه سخت در آن «یکشنبه‌ی فراموش‌شدنی» می‌نمود

بیمارستان دور بود

و ماشین‌ها شتاب می‌گرفتند
به‌سان مورچه‌های مردار بر دوش
طوطی‌وار لالایی شدم تا چشم نگذاری
ترسیده بودی و ترسیده بودم
دستانم بی هنگام لرزیدند
محکم‌تر فشردمت به کنج سینه‌ام
و تو را بر بال پرنده‌ای نشاندم که به او قول داده بودم
ضربان متناوب نوک زدنش را بشمارم
چشمانت مرا یافت 
که پاره‌ای بیش از کالبدم نبود
و وقتی دروغ‌هایم را بخشیدی 
مرا به باد بسپار.‌ یا در زیباترین زیرسیگاری خاکم کن

صدرا یوسف زاده

شعرها

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

چقدر باید پرنده شد

چقدر باید پرنده شد

سیدعلی صالحی