شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شاهد عینی

شاملو مرده بود
اصلاح‌کرده، شیک و پیک
با آرامشی عجیب و دهانی باز 
آی با کلاهی از دهانش بیرون زده بود:
آیدا ...‌؟ آزا ...‌؟
نفهمیدم‌!

اکبر اکسیر

شعرها

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده