شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فلز مرده

از فنجان چای چه‌چیز به من نزدیک‌تر
و کهکشانی که در گرداب فنجان چای چرخ‌می‌زد
و قاشق من که مثل کهکشانی در آینده
مانند فلز مرده
به یک‌سو افتاده است
کوره‌ای که مرا می‌گدازد
حریق زیرِ قهوه‌جوش را به اوج خودش می‌رساند
من شعله‌ی گاز را خاموش می‌کنم
به سکوت نزدیکِ شیشه‌ی شب نزدیک می‌شوم
جرعه‌ای تلخ از فنجان قهوه می‌نوشم
به سوسوی ستاره‌ای نگاه می‌کنم
در یک مستطیل دور.

محمدباقر کلاهی اهری

شعرها

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

کاج 

کاج 

ندا حاتمی

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی