شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در تکلمِ نور

(‌و در تکلمِ نور 
و سینه‌ریزِ الماس در جناق‌ زنانِ مصری
اسبی از بداهه بیرون می‌افتد 
و اتاق را سم می‌کوبد!)

در زمستان محبوسِ آفتابم
و سوزنِ گرام/ پیشانیم 
زبان /کوتاه  
‌ چون بوتیماری خُشک در جنگِ آدمان‌/ 
بُهت آنقدر واقعی‌ست 
که سرم را از اخبار کشاندم
و صمغِ درخت را با چاقو کند‌م!
آب آوردم 
شالی کاشتم 
دستم را در هذیان گیاه 
تاخت زدم‌...
زادروزِ جَرح آدم است 
یک اِسکادران استکان 
شکسته تا رگِ سیاه شکافته‌/ که ایل خونش پاشیده !/
اسبی چوبی 
در گلیم‌های کودکی می‌دود 
اسبی چَرمی در اوقاتِ میانسالی‌...
آمدی و زخمت را آوردی‌/ نوش
و در گواه دادنِ پاییز ماندی
حال یک‌تکه شراب 
  در کوزه ابری‌! 
صدایت چون چهچه‌ای عریان 
در علائم جان  
آری زنده 
آری مرگ‌...
از نارنجی رنجیدم 
شوخ و اَبلق
شوخ و کَهَر 
از برگ پوسیدم
و کاملیاهای شرجی 
 گل‌هایی چَموش بودند‌!

امیر‌تیمور زحمتکش

شعرها

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

رنج

رنج

علی زیودار

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان