شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اندوه

اندوه
سرآغاز همه‌چیز است
صمغی که از تنه‌ی توت بیرون می‌زند
خوابی که با گربه از پشت‌بام می‌افتد
دیروز جوانی‌ام را دیدم
در کوچه‌ی «سلسبیل»*
مویی سپید کرده بود
و نسخه به‌دست سمت خانه می‌رفت
دیگر تو نبودی
تو نبودی دیگر
که هم‌قد درختی باشی
و سایه‌روشن‌های عصر
در شیشه‌های عینکت افتاده باشد
اندوه، پایان همه‌چیز است
جز سردردهای بی‌وقفه‌ی تو
که حالا در پیشانی من پا می‌کوبند.

*از کوچه‌های قدیمی و پرخاطره‌ی مشهد با درختان بلند و غم‌های دیرسال

عاطفه رنگ‌آمیز‌طوسی

شعرها

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت