شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شعر که می‌رسد به دریا
پیاده می‌شود اشک
از ماشینی که در چشمم...

سطل آشغال
یک سطر پر از محتواست
ایستاده آن‌جا
در غیاب شکل
با...

زن‌های زیادی زیر چرخ‌های حوادث روزنامه‌های صبح را خواب می‌بیند
مثل...


 شهر را تکه‌ای چشم‌هات
 خفه می‌کند در شعر
...

شعرها

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

مالیخولیا

مالیخولیا

هادی میرزانژاد موحد

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

کلایه

کلایه

حامد بشارتی