شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شعر که می‌رسد به دریا
پیاده می‌شود اشک
از ماشینی که در چشمم...

سطل آشغال
یک سطر پر از محتواست
ایستاده آن‌جا
در غیاب شکل
با...

زن‌های زیادی زیر چرخ‌های حوادث روزنامه‌های صبح را خواب می‌بیند
مثل...


 شهر را تکه‌ای چشم‌هات
 خفه می‌کند در شعر
...

تک نگاری

شعرها

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا