شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از درد،

از درد،

دل بریده حتماً چاقو

که هی می‌رود و بر‌می‌گردد

و غیظ میان دو ابرو

یعنی تردید تسکین

اگر منم خون از بریدگی

که نخواهم ایستاد

آنقدر خواهم رفت که تمام شود حضور

پس ای درگاهِ لختگی

بسته نشو که بیرون شوم

به وقت زخم

زخم دور...

 

 

ابراهیم عادل‌نیا

شعرها

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت