شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از درد،

از درد،

دل بریده حتماً چاقو

که هی می‌رود و بر‌می‌گردد

و غیظ میان دو ابرو

یعنی تردید تسکین

اگر منم خون از بریدگی

که نخواهم ایستاد

آنقدر خواهم رفت که تمام شود حضور

پس ای درگاهِ لختگی

بسته نشو که بیرون شوم

به وقت زخم

زخم دور...

 

 

ابراهیم عادل‌نیا

شعرها

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

با چند خواب نصفه‌نیمه

با چند خواب نصفه‌نیمه

بهزاد خواجات

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی