وناولها ادر كاساً از آن قرمز، از آن قرمز
الا یا ایهاالساقی الا یا جان جان قرمز
تو مثل دیگران سیبی تو مثل دیگران سرخی
تو مثل دیگران مستی و غیر از دیگران قرمز
بنوش این سرخ غوغا را، بمیر این مرگ زیبا را
بپوش این زخم رعنا را، به شرط شوکران قرمز
بپاش آن سرخ مشكل را برقصان مرغ بسمل را
دل آوردم، بزن دل را بزن ابروكمان قرمز
بزن بر گرده گاه اما بزن تیغ تباه اما
چو رستم روسیاه اما چو سهراب جوان قرمز
دو خمخم قوس از خمخم دو خمخم تیغ قوساقوس
دو خمخم سرمه و صیقل به رسم نازكان قرمز
به سیب آسیب قرمزشو پر از انگور و شهریور
شرابی باش كافرتر برای كافران قرمز
تبر خون زبردستی! خلیل الله بدمستی!
از آن آتش كه بنشستی بپاشان بیامان قرمز