شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من شبیه نیستم

من شبیه نیستم
به دهانی از خون
به کودکی مچاله در کابوسی دهشتناک
و آتشی که گشوده می‌شود هر آن
به صورت من نیست.
من شبیه نیستم
به ضجه‌های زنی در کابل
به زخم‌هایی با دهان باز
بزرگ
که بوی مرگ می‌دهد
من که پرت نشده‌ام از آسمانِ ساختمانی کور 
و نیمه‌ام را
پشت دیوارهای خانه
جا نگذاشته‌ام.
من شبیه نیستم
شبیه نیستم
من نیستم
نیستم
و نبودنم ازحفره‌های خاموش تنم
فوران می‌کند
نبودنم تا خانه همسایه پیش می‌رود
و با همه‌ی آب‌های جهان در چمدانش
سفر قندهار می‌رود
به هیچ جنگی شبیه نیستم
میان این‌همه برف در چله‌ی تابستان
بال‌بسته
دست‌بسته
 یخ‌بسته 
نشسته‌ام.

مریم یوسفی

تک نگاری

شعرها

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

گل مشکیجه

گل مشکیجه

مجتبی دهقان

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی