شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شیر آب چکه می‌کند

شیر آب چکه می‌کند.
زن رفته بود،
تصویرش را از آینه
محو کند،
لب‌هایِ کبودش را.
شیرآب چکه می‌کند.
زن،
چون ماری زخمی
دست‌هایش را
در انحنایِ گُل‌هایِ ملافه
مشت... می کند
حرکت می‌دهد
و بویِ ناگزیرِ مرد را
در سینه
فرو می‌بَرد
شیر آب چکه می کند.
زن،
لب‌هایِ خشک را
تکان می‌دهد،
و مجالِ سرخِ بوسه
به زخم می‌گراید.
شیر آب چکه می‌کند
زن بی‌خواب است‌!
بر‌می‌خیزد
کمی... راه می‌رود
کمی شانه می‌کشد
موهایش را
تا قوسِ کمرگاه
و کمی
دست می‌بَرد
به هراسِ نور
شیر آب چکه می‌کند.
زن با شب می‌خوابد‌!
با ماه
با ادراکِ هولناکِ اشیاء
مرگ دستانش را
آرام
از گلوگاهِ کـبودِ زن
بر‌می‌‌دارد،
و خاموش می‌کند،
ماه را.
شیر آب
چکه می‌کند.
شیر آب
چکه می‌کند.
شیر آب
چکه می‌کند.

حامد رحمتی

تک نگاری

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

نسیان

نسیان

مهرداد کمالی دهقان

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

فرزین پارسی‌کیا

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب

تنها صداست که می‌ماند

تنها صداست که می‌ماند

فروغ فرخزاد