شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پرسش

کلمه کنم جهان به صدا هربارگی کند؟
گرفته شود و باز
طریق بریزد؟
برای آن‌که لحظه ندارد 
و روز 
مبتنی می‌کند به قیاس؟
حواس جا‌به‌جا تنیده شود
و همان بنشیند جای جهان؟
چیستش بگیرد تن
حک کند خودش را
درون درون درون خودش؟
کلمه کنم همان واژگونگی کند؟
باز شود بریزد روز
قیاس نباشد 
تن را جهان خودش کند؟
هل از علیه بردارد طبیعت اندازد
اسب بیاید روان شود پی‌اش
روان‌پریشی کند هواپیما
دارکوب به رنگین‌کمان آویز؟
کلمه کنم دود گردد دنبال آتش 
باله‌ای آب بشکافد
پیشانی عقب‌نشینی شود
بین در حین به استنکاف؟

محمد آزرم

تک نگاری

شعرها

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی