شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

طاقت

نمی‌دونم این عشقه یا عادته
سکوتش معمای این ماجراست
نمی‌خوام به رؤیاش، دل خوش کنم
به تقدیر شومی که بی‌انتهاست

نباید بذارم به من شک کنه
دروغای من، سرپناه منه
نمی‌خوام ببازم ولی قلب من
تو دستای اون، تندتر می‌زنه

خدایا کمک کن که طاقت بیارم
تو این روزهایی که آخر نداره
خدایا کمک کن که عاشق بمونه
خدایا کمک کن که طاقت نیاره
مثه کوه یخ زل‌زده تو چشام
فقط باید این کوهو آبش کنم
غرورش یه آرامش مبهمه
که باید بجنگم؛ خرابش کنم

نمی‌ذارم این‌بار من بشکنم
یه دیوار دور دلم می‌کشم
من آماده‌ی این نبردم، ولی
چه جوری بجنگم، اسیرش بشم؟

خدایا کمک کن که طاقت بیارم
تو این روزهایی که آخر نداره
خدایا کمک کن که عاشق بمونه
خدایا کمک کن که طاقت نیاره

نیلوفر لاری‌پور

تک نگاری

شعرها

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان