شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چنان به تو فکر می‌کنم 

چنان به تو فکر می‌کنم 
که آب به آسیابش
وگرنه این‌همه نان گندم نبود
تنت خرمن‌کوب کدام اتفاق تازه شد
که دست به خون  آدمی بردی
بریده‌ی این روزنامه‌ها هم
اتفاق تازه‌ای نداشت
فراوانی کلمه بود
وگرنه کجا نسخه‌پیچی 
دردی که پیدا شد
نیستی
کجای این پاکت پستی پنهان 
شد که بیایی و من گریه
 نکرد‌ه باشمت 
حالا  های... های...
نیستی 
که صدای کلید‌ها ی
 زنگ‌زده را بشنوی.

حسين ديلم‌کتولی

شعرها

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف