شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چنان به تو فکر می‌کنم 

چنان به تو فکر می‌کنم 
که آب به آسیابش
وگرنه این‌همه نان گندم نبود
تنت خرمن‌کوب کدام اتفاق تازه شد
که دست به خون  آدمی بردی
بریده‌ی این روزنامه‌ها هم
اتفاق تازه‌ای نداشت
فراوانی کلمه بود
وگرنه کجا نسخه‌پیچی 
دردی که پیدا شد
نیستی
کجای این پاکت پستی پنهان 
شد که بیایی و من گریه
 نکرد‌ه باشمت 
حالا  های... های...
نیستی 
که صدای کلید‌ها ی
 زنگ‌زده را بشنوی.

حسين ديلم‌کتولی

شعرها

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

محمود جعفری دهقی

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی