شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌نویسم و رنگ می‌بافم بر تنم

می‌نویسم و رنگ می‌بافم بر تنم
برنج دم می کشد
و صدای خواندن تذکره
که ذوالنون گفت‌: 
تنت را به کجا کشیده‌ای؟
دستت را به کجا آویخته‌ای؟
شعله را پایین می‌کشم
پاهایم را جارو می‌کنم از راه
پنجره را جارو می‌کشم از دیوار
چهره‌ام را پاک می‌کنم ازچشم‌انداز
خورشید هنوز در آسمان است
و تا سپیده
خیلی از تنت مانده است
 

علی جهانگیری

شعرها

مالیخولیا

مالیخولیا

هادی میرزانژاد موحد

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی