شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با چند خواب نصفه‌نیمه

با چند خواب نصفه‌نیمه
که نمی‌توان هیولای بیسکویتی را ترساند
در اتاق خواب این کودک سرطانی.
در مرگ هیچ رازی نیست
همچنان که در پارک‌ها
آنان که دانه می‌دهند به کبوتران
جز که خسته شوند و بتوانند آرام بخوابند
هیچ رازی ندارند.
ما برای نیامدن این‌جاییم
و پوست که می‌اندازد جهان
بوی گریه‌های مرده‌ای قدیمی
با محبوبه‌های امروز صبح
رنگین کمانی می‌سازد از آمونیاک
که به رشد جهان‌های موازی کمک کند
اما به هیولایی که کودکان را دوست دارد
چه‌گونه می‌توان فهماند
که آن‌ها را تنها نوازش کند، نخورد؟
چه‌گونه می‌توان خود، راز بود
و از کتمان رازها سخن گفت؟

بهزاد خواجات

تک نگاری

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

شعرها

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی