شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با چند خواب نصفه‌نیمه

با چند خواب نصفه‌نیمه
که نمی‌توان هیولای بیسکویتی را ترساند
در اتاق خواب این کودک سرطانی.
در مرگ هیچ رازی نیست
همچنان که در پارک‌ها
آنان که دانه می‌دهند به کبوتران
جز که خسته شوند و بتوانند آرام بخوابند
هیچ رازی ندارند.
ما برای نیامدن این‌جاییم
و پوست که می‌اندازد جهان
بوی گریه‌های مرده‌ای قدیمی
با محبوبه‌های امروز صبح
رنگین کمانی می‌سازد از آمونیاک
که به رشد جهان‌های موازی کمک کند
اما به هیولایی که کودکان را دوست دارد
چه‌گونه می‌توان فهماند
که آن‌ها را تنها نوازش کند، نخورد؟
چه‌گونه می‌توان خود، راز بود
و از کتمان رازها سخن گفت؟

بهزاد خواجات

تک نگاری

شعرها

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری