شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به سیگاری پناه می‌برم

به سیگاری پناه می‌برم
که کاشته‌ام میان دندان‌هایم
دیواری که خم می‌شود
روی نگاهم
و باران می‌زند
میان نارنگی‌ها
لی‌لی می‌کند شهر را
از خانه تا فلکه‌ی آب
موزاییک‌ها را می‌بندد
صحن را می‌بندد
پنجره‌ها را می‌بندد
و از خیابان شیخ طبرسی تا بازار
در عکاسی گم می‌شود
نه نقل خریده‌ام نه شعر
حالا تمام ماشین‌های حرم را
که سوار شوم
باز هم پله برقی را دوست دارم.

مرضیه انصاری

شعرها

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی

بی‌وزنی

بی‌وزنی

عنایت سمیعی

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا