شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از بریده‌ها

در یک قدمی ما، کنار ما
سر، با تماشاگران فراوان
بـ....ریده  بـ....ریده        می‌گفتم
کسی  جملات مرا  نمی‌فهمید
من از سیاهی این لشگرِ  بی‌‌رُخ 
با تنها جای دو چشم‌
مقدمتا
بریده عرض می‌کنم
که از خِرخِره شده‌ام
و دچار مرض ذبحم
 از بیخ.
تازگی ندارد این تکلیف
مردمان سارایوو هم 
یک روز بیدار از خواب شدند
و شهرشان
پر از موجودات خلق‌الساعه بود 
 

شهین خسروی نژاد

شعرها

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه ای

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی

ویدئو