شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از بریده‌ها

در یک قدمی ما، کنار ما
سر، با تماشاگران فراوان
بـ....ریده  بـ....ریده        می‌گفتم
کسی  جملات مرا  نمی‌فهمید
من از سیاهی این لشگرِ  بی‌‌رُخ 
با تنها جای دو چشم‌
مقدمتا
بریده عرض می‌کنم
که از خِرخِره شده‌ام
و دچار مرض ذبحم
 از بیخ.
تازگی ندارد این تکلیف
مردمان سارایوو هم 
یک روز بیدار از خواب شدند
و شهرشان
پر از موجودات خلق‌الساعه بود 
 

شهین خسروی نژاد

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

لاکریموسای

لاکریموسای

محمود بهرامی

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

ویدئو