شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خوبست یا بد حس این گل‌ها‌؛ نمی‌دانم‌!؟

خوبست یا بد حس این گل‌ها‌؛ نمی‌دانم‌!؟
من بیشتر در فکر حال و روز گلدانم 
من بیشتر می‌ترسم از آن‌ها که می‌آیند 
از لحظه‌ی آغاز هم در فکر پایانم
او که نمی‌خواهد بماند دل‌نمی‌بندد 
من جای هر کس که دلی بسته پشیمانم 
وقتی که لرزیده‌ست سقف خانه‌های شهر 
اندازه‌ی باران که می‌بارد پریشانم
پاییز ایمان دارد آن برگی که افتاده‌ست 
یک روز برمی‌گردد اما من هراسانم 
می‌شد اگر گلدان خالی باشم و هر گل 
با رفتنش قلب مرا می‌کند از جانم 
گل‌ها جنون عشق را هرگز نفهمیدند  
مرگ است درمانش ببین! سخت است درمانم‌!
هرگز برایت گل نیاوردم بدانی که 
من معنی دلبستگی را خوب می‌دانم‌!

سیده‌محدثه حسینی

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

ویدئو