شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تا بوده

تا بوده
من تنهاترینِ تو بوده‌ام
چه بی‌آمدِ آدمی،
چه بی بِرَفتِ جهان.

هی در من مانده به هزار و یکی نهان،
هی لمسِ وِلَرمِ لا،
هی هنوزِ عزیز،
هی همیشه‌ی حالا!

من
ساحرِ هول‌انگیزِ حروف‌ام،
خاصه به قدرِ این شبِ مَرحبا
که زن را به بعثتِ باران و بوسه
رسانده است.
 

سیدعلی صالحی

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

ﺍﻋﺘﺼﺎب

ﺍﻋﺘﺼﺎب

امین رجبیان

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

فروبارِ عیشِ وِلَرم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

سیدعلی صالحی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس