نوجوان که بودم، یکروز فرصتی دست داد که با نیکیاد فریدون مشیری ساعتی همکلام شوم. انسان شریفی بود و حوصله بهخرج داد تا جوجهای که من باشم، از ایندر و آندر و البته در باب شعر، با او سخن بگویم. یکی از پرسشهایم این بود که چرا فروغ فرخزاد در آنتولوژی «از نیما تا بعد» نامی و شعری از شما نیاورده است؟ مشیری آشکارا غمگین شد. آهی کشید و با لحنی گلایهآمیز گفت: «چون ایشان با اینکه در آغاز کارش من مشوقش بودم و حتی وزن و عروض یادش دادم، بعدها دیگر اشعار بنده را شعر نمیدانست.» قصدم از ذکر این خاطره و این نقلقول اصلاً داوری در باب کار فروغ یا شعر مشیری نیست طبیعتاً. میخواهم بگویم در کنشهای آنتولوژیک شعری و جایی که باید دست به گزینش زد، سخت است آدم بتواند دموکرات باشد. شاید البته دموکراتبودن لزومی هم نداشته باشد و حتی مضر هم باشد گاهی؛ خاصه وقتی مبانی و معاییر تئوریک خاصی انگیزهی گردآوری آنتولوژی را ایجاد کرده باشد. اما در اکثر کنشها و مجموعههای آنتولوژیک شعر معاصر ایران، خصوصاً در آنها که رویکردی تاریخی و سلیقهای و تذکرهای شالودهشان را میسازد، تحریف و تحریم و اعمال سلیقههای احساسی و برآمده از حبوبغض بیداد میکند.
اینها را گفتم تا برسم به «شرح شوکران» سیدعلی صالحی. یک آنتولوژی آزاد که اواخر دههی 60 نخستین مجلد آن منتشر شد و بعدها در دههی 70 مجلدی دیگر به آن افزوده و تجدید چاپ شد. خود صالحی علاقهی چندانی به این پروژهی انتقادیاش ندارد. هربار که درموردش حرفی به میان میآید، هیچ دوستش ندارد انگار. یادم هست اولینبار که از این کتاب با او سخن گفتم، با لحنی کموبیش تدافعی گفت: «آن زمان این کار لازم بود!» و من باقی حرفم را خوردم؛ چون جوابش انگار در برابر پرسش ناپرسیدهی من بود که مثلاً «چرا چنین کتابی نوشتی و منتشر کردی؟»؛ درحالیکه پرسش من اصلاً این نبود و اتفاقاً قصد تمجید داشتم از آن اثر و حالا هم گویا دارم. من نمیدانم حدسم در باب حس صالحی به شرح شوکران تا چه حد درست است و نیز نمیدانم که اگر حدسم درست باشد، دلیل و ریشهاش چیست؛ اما هم آنزمان و هم حالا فکر میکنم این اثر، اثر جالب و قابلاعتنایی است. دلیلش را شاید با توجه به خاطرهی ابتدای متن دریافته باشید. در شرح شوکران با یک آنتولوژی مرکب از ریویوهایی توصیفی در باب هر شاعر و چند شعر منتخب از او طرف هستیم که بهشدت نگاهی دموکرات و بهمعنای واقعی کلمه پلورال دارد؛ صالحی در ریویوهای کوتاه خود تقریباً تمام شاعران حاضر در مجموعه را بهنوعی ستوده است. اگر این کتاب تنها گزیدهای از اشعار بود این مسئله چندان مهم جلوه نمیکرد. اما وقتی به ریویوی توصیفی هم مسلح است باید آن را جدی گرفت و این فارغ از انگیزه و دلیل و نیت نویسنده در نگارش اثر است. از مشیری تا براهنی، از سایه تا باباچاهی، از زهری تا سیمین بهبهانی و از حمید مصدق تا احمد شاملو در این مجموعه حضور دارند و صالحی در شعر هرکدام از شاعران منتخبش که تفاوتهای عمیق فرمی و فحوایی در شعرشان وجود دارد، خصایصی مثبت را برشمرده و اهمیت حضور آنان و شعرشان را در تاریخ شعر مدرن ایران گوشزد کرده است. چنین رویکردی حتی در کتابهای تاریخنگارانه و جریانشناسانهی شعر معاصر هم با چنین توسع و تسامحی کمنظیر است. تسامحی خوشایند که نهایتاً این برداشت را به ذهن متبادر میکند که شعر مدرن ایران، یعنی مجموعهای از تلاشها و تجربههای شاعران مدرن ایران؛ از نحلههای مختلف و با رویکردها و سبکها و سلایق متفاوت و گاه دور از هم. حتی اگر ریویوها را دقیق بخوانیم، متوجه میشویم که صالحی رندانه و هوشمندانه نامهای کمتر آشنا را نیز به عنوان مصداق و مثال آورده تا این مجموعه را کاملتر و رنگینتر کند.
متن ریویوها با نثری شاداب و آکنده از تعابیر نمکین و جالب و همهفهم شاعر را وصف میکند و یک شعرش را هم تشریحی کموبیش فنی. اما چندان وارد حیطهی تئوریک و اصطلاحات تخصصی حوزهی نقد نمیشود. صالحی از این توصیف و تشریح با اصطلاح «وظیفه» یادمیکند. شرح شوکران یا «تلخی گوارای شعر» از منظر او یک وظیفه است. ریویوها همچنین آمیختهاند با خاطرههای جالب و تجربههای شخصی مؤلف. شعرهای انتخابی هم معمولاً ترکیبی هستند از تجربههای قدیمیتر هر شاعر و تجربههای متأخرش. شرح شوکران ادای احترامی است تماموکمال به طیفهای متفاوت شعر ایران در سالهای گذار و پوستاندازیاش در اواخر دههی 60. نباید بهعنوان یک کتاب تئوریک و بوطیقاشناسانه به آن نگاه کرد. با این حساب میتوان گفت شرح شوکران تذکرهای خوشخوان و مدرن است و کارکردش همچنان که از ساختارش پیداست، تعیین تکلیف وضعیت شعر معاصر نبوده است که در آن دنبال بافت انتقادی منسجم و آکادمیکی بگردیم. به همین خاطر هم توانسته متنی پلورال باشد و انواع و اقسام شاعران را در خود جای دهد و حتی بستاید.